شهید چهارده سال بعد از انتظار شهید یوسف صادقیان
| |||||||||||
|
جستجو
[Menu_Title]
علی هاشمی سال 1340 در شهرستان اهواز در طلوعی از آفتاب دیده به جهان گشود دوران کودکیش را در کوچه های منطقه عامری سپری کرد و در نوجوانی به منطقه حصیرآباد اهواز نقل مکان نمودند. علی تکیه گاه مناسبی برای اهل خانه بود. در همان دوران کودکی نماز می خواند، روزه می گرفت و با متانت و وقاری که در ذاتش بود دیگران وادار می شدند که به او احترام بگذارند. او انسانی بسیار مهربان و دلسوز بود و حرفش برای همه قابل قبول بود. او عضو تیم شهباز و یکی از اعضای اصلی تیم فوتبال محله بود. در دوران انقلاب نقش مهمی در فعالیتهای سیاسی داشت چندین بار توسط ساواک دستگیر شد کارهای تبلیغاتی انجام می داد و اعلامیه های امام را پخش می کرد. پس از پیروزی انقلاب علی همچنان در فعالیتهای سیاسی نقش داشت آشوب های شهرها مناطق مرزی انقلابی حمیدیه را با کمک بچه های حصیرآباد و آخر اسفالت اهواز سامان داد و سپاه حمیدیه توانست پیش از شروع جنگ در برقراری امنیت نقش ارزنده ای داشته باشد و در مبارزه با اشرار و ضد انقلاب و قاچاقچیان اسلحه و مهمات موفق باشد. علی هاشمی هم زمان با مبارزات گسترده انقلابی در عرصه های علمی هم چنان موفق بود به گونه ای در دانشگاه مشهد رشته دندان پزشکی قبول شد و توانست بورسیه ی دانشگاه های آمریکا شود اما با توجه به شروع جنگ ایشان ترجیح داد که باید در جنگ حضور داشته باشد و دانشگاه جنگ را برگزید.با شروع جنگ تحمیلی علی هاشمی یکی از فرماندهانی شد که مسئول یکی از سخت ترین محورها و جبهه ها بود. در محور کرخه کور و طراح از پیش روی دشمن جلوگیری کردند و هنگامی که عراق به حمیدیه رسید از سقوط آن و به طبع اهواز جلوگیری کرد اگر این رشادت ها نبود موضوع جنگ به صورت دیگری رقم می خورد و فجایعی به مراتب بالاتر از سقوط خرمشهر حادث می شد. با شکل گیری یگانهای رزم سپاه او مامور تشکیل تیپ 37 نور می شود. و این تیپ توانست در عملیات بیت المقدس به خوبی خط دشمن را بشکند. سردار علی هاشمی توانست بر اساس اطلاعاتی که تیم های شناسایی به دست آورده بودند در آزادسازی خرمشهر و شناسایی مواضع دشمن نقش بسیار موثری داشته باشد. او دائم الذکر بود و بسیار ماخوز و محبوب صحبت می کرد.
بعد از 2 عملیات بزرگ بچه های قرارگاه نصرت شیوه جدیدی برای مقابله با دشمن آغاز کردند و سراسر هور را برای آنان ناامن نمودند و در نهایت حاج علی با درایتی که داشت فرمانده سپاه ششم امام جعفر صادق(ع) شد او مدام به قرارگاه سرکشی می کرد و شخصا پیگیر مسائل بود در سال 65 ایشان به فرماندهی سپاه ششم امام صادق(ع) نیروی زمینی سپاه منصوب شد که چند تیپ و لشکر و بسیج و سپاه خوزستان و لرستان پدافند منطقه هور از کوشک تا چزابه به ایشان سپرده شد. به فرموده دکتر رضایی به ایشان باید گفت : « سپهبد شهید علی هاشمی » حاج علی بر اثر شهادت حاج حمید خیلی بی تابی می کرد و می گفت: «کمرم شکست» یک شب قبل از تک دشمن به جزایر در نشستی در جمع رزمندگان و فرماندهان گفت: « دشمن باید از نعش من رد بشود تا بتواند جزایر را بگیرد اگر دشمن جزایر را بگیرد من بر نمی گردم » در روز موعود یعنی 4/4/67 دشمن سطح وسیعی از منطقه را شیمیایی زد و بعد به جزایر حمله نمود رزمندگان بسیار مقاومت کردند و حاج علی با تعدادی از بچه های قرارگاه نصرت ماندند. هر چقدر فرماندهان به ایشان اصرار می کردند که برگرد عقب یا حداقل قرارگاه را یک خط عقب تر بیاور ایشان قبول نمی کردند و می گفت: « تا یک نفر هم در جزایر باشد من عقب نمی آیم. بیایم عقب به مردم چی بگم؟ بگویم بچه هایتان را رها کردم و برگشتم.» حاج علی در قرارگاه خاتم 4 که در ضلع شمال شرقی جزیره شمالی باعث تخلیه تعداد زیادی از رزمندگان شد. آخرش پیش بینی ایشان درست از آب درآمد ایشان آخرین کسی بود که از جزایر خارج شد همان طور که سال 62 اولین کسی بود که پا در جزایر گذاشت. خبر رسید هلی کوپترهای عراقی در جزیره نشستند دشمن نیزارها را آتش زد از حاج علی و همراهان دیگر خبری نشد. بسیاری امیدوار بودند که اسیر شده و از سال 67 تا 83 زمان سقوط صدام هیچ سخنی از سردار گمنام هور به زبان ها نیامد نه مراسمی نه یادواره ای و نه یادمانی و ... تا این که در روز 19/2/89 در اخبار سراسری سیما خبر کشف و رجعت پیکر مطهر ایشان اعلام شد حاج علی هاشمی مزد سال ها مجاهدت، اخلاص و در راه ولایت فقیه بودن خویش را گرفت سال ها گذشت تا پس از 22 سال انتظار، خبر رسید سردار گمنام هور، سردار گمنام خیبر و بدر در همان نیزارهای هور شهید شده است.
مطالب مربوط
ارسال نظر
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
|
خرید از چین ()
آی کیو مگ ()
مستر قلیون ()
یکانسر ()
| |||||||||
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به مدیر آن می باشد.
|